پسره معمولی :)

ساخت وبلاگ

I do not care about the past... 

I'm happy now... 

پسره معمولی :)...
ما را در سایت پسره معمولی :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mhalycitya بازدید : 21 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1396 ساعت: 16:28

وقت بهتر از الان پیدا نکردم برا نوشتن... با گوشی  وسط ظهر و موقع استراحت...  تو این روزا احساس آرامش و راحتی خیلی سخته...  خداروشکر تو این آشفته بازار حالم خوبه..  همه چی آروم و آهسته و پیوسته پیش میره و مشکلی نیست...  بعد یک ماه ورزش نکردن (تقریبا)  الان حسابی سرم شلوغه با ورزش... روزا پینک پنگ.. بعد ظهرا بدنسازی و عصر ها هم فوتبال.... بدنم کوفته س الان.... اما لذت بخشه...  پ ن: دوستای قدیمی لط پسره معمولی :)...ادامه مطلب
ما را در سایت پسره معمولی :) دنبال می کنید

برچسب : خوشبختی, نویسنده : mhalycitya بازدید : 23 تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1396 ساعت: 19:37

برخلاف میل باطنیم باید بگم که حالم خوشایند نیست...

امروز تو فوتبال یکی بد جور از پشت زمین زد ...دستم و پام خراش برداشت ...الان داره میسوزه ...تازه خراش های قبلی خوب شده بود ...حالم گرفته شد ...

حس میکنم هیچکس با من نیست ... هیچ رفیق صمیمی که حالمو بپرسه ...تو اینجور موقع ها ادم جای خالیشو احساس میکنه ...!

پسره معمولی :)...
ما را در سایت پسره معمولی :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mhalycitya بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1396 ساعت: 19:37

وقت بهتر از الان پیدا نکردم برا نوشتن... با گوشی  وسط ظهر و موقع استراحت...  تو این روزا احساس آرامش و راحتی خیلی سخته...  خداروشکر تو این آشفته بازار حالم خوبه..  همه چی آروم و آهسته و پیوسته پیش میره و مشکلی نیست...  بعد یک ماه ورزش نکردن (تقریبا)  الان حسابی سرم شلوغه با ورزش... روزا پینک پنگ.. بعد ظهرا بدنسازی و عصر ها هم فوتبال.... بدنم کوفته س الان.... اما لذت بخشه...      پ ن: دوستای قدیمی لطفا از ستاره چکیده که اومد و سر زد (هرچند که معرفی نکرد خودشو)  یاد بگیرید و دل ما رو شاد کنید...      بعدا نوشت : همون  روزی که اینو نوشتم یه اتفاقی افتاد ...نسبتا بد ...البته بخیر گذشت ...اینم از ش پسره معمولی :)...ادامه مطلب
ما را در سایت پسره معمولی :) دنبال می کنید

برچسب : خوشبختی, نویسنده : mhalycitya بازدید : 22 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:14

برخلاف میل باطنیم باید بگم که حالم خوشایند نیست... امروز تو فوتبال یکی بد جور از پشت زمین زد ...دستم و پام خراش برداشت ...الان داره میسوزه ...تازه خراش های قبلی خوب شده بود ...حالم گرفته شد ... حس میکنم هیچکس با من نیست ... هیچ رفیق صمیمی که حالمو بپرسه ...تو اینجور موقع ها ادم جای خالیشو احساس میکنه ...!               پسره معمولی :)...ادامه مطلب
ما را در سایت پسره معمولی :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mhalycitya بازدید : 28 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:14

خسته نمیشم از مصدومیت  -_- باز تو فوتبال پامو تکل کردن ...اینبار خیلی بد مصدوم شدم ... تو شیش قدم خواستم توپو دفع کنم ،مهاجم تیم مقابل دوپا تکل کرد ،پا و توپو همه چیو زد ...منم دو متر پریدم هوا ....زانوم بدجور پیچ خورد ....الان درد میکنه ...البته دو روز پیش این اتفاق افتاد ...الان یکم بهترم ...انگار ضرب دیدگی هست ...ولی شدید ...لنگ میزنم کلا ...درست نمیتونم راه برم ... تا چهارشنبه صبر میکنم اگه بهتر نشدم میرم دکتر ... دیگه هم فوتبال بازی نمیکنم ....مثل سابق فقط میدو ام و میام ....فوتبال پره از مصدومیت و اعصاب خردی ....ارزش نداره .... تازه فوتبالی که ما بازی میکنیم دوندگیش خیلی کمتره ...   روزگ پسره معمولی :)...ادامه مطلب
ما را در سایت پسره معمولی :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mhalycitya بازدید : 35 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:14

معمولا وقتی ناراحت باشم مینویسم اما امشب فرق میکنه ... حس بدی وجود نداره .... هر روز اتفاقای جدیدی میفته و هر روز که نمینوسی اون اتفاق دیگه کمرنگ تر میشه و سوژه ای برا نوشتن پیدا نمیشه ... امروز (درحال حاضر بامداد سه شنبه س ینی عید دیروز بود) عید فطر بود ،مثل همیشه رفتیم عیدگاه و نماز عید فطر خوندیم پسره معمولی :)...ادامه مطلب
ما را در سایت پسره معمولی :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mhalycitya بازدید : 25 تاريخ : سه شنبه 6 تير 1396 ساعت: 4:17

خب من نمیدونم چجوری شروع کنم الان چون فعلا قصد نوشتن نداشتم :)) جقیقتش خب بهتره از وضعیت پام شروع کنم ... زخمم تقریبا دیگه خوب شده ...الان وقتی عکسای روزای اولمو میبینم وحشت میکنم که چجوری این زخمو میشستم...چه دردی میکشیدم ... الان دیگه در حد ناخن انگشت شست شده زخم و روشم بسته شده ،اما خب باز میشورم پسره معمولی :)...ادامه مطلب
ما را در سایت پسره معمولی :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mhalycitya بازدید : 22 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 13:23

داره برف میباره ...مثل چند هفته پیش ...اما قبلش بارون بارید و هوام اونقدری سرد نیست که رو زمین بشینه ... همیشه سردی هوا رو به گرماش ترجیح میدم ...اما اگه بخام تو یک فصل دنیا متوقف بشه قطعا فروردین یا اردیبهشت رو انتخاب میکنم ... اما از گرمای اینجا خوشم نمیاد ...هرچند هر فصلی خوبیای خودشو داره ... پا پسره معمولی :)...ادامه مطلب
ما را در سایت پسره معمولی :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mhalycitya بازدید : 18 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 13:23

بعضی وقتام هست مثه الان ،که آدم با خودش میگه کاش یکی بود که ارومم کنه ... فردا امتحان ریاضی دارم ،هیچی هم نخوندم! من وقتی میگم هیچی یعنی اصلا جزوه رو نگام نکردم :| دلم خوش بود که برگه پاسخنامه رو سیا کنم و شاید ده بگیرم اما ظاهرا استاد گفته فقط کسایی که 9 گرفتن رو 10 میده :| منم قطعا نیم هم نمیگیرم پسره معمولی :)...ادامه مطلب
ما را در سایت پسره معمولی :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mhalycitya بازدید : 25 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 13:23